تاريخ و سيره/ مظهر حق/ فصل چهارم: فضايل اميرالمومنين عليه السلام

مطلب ديگري که جرج جرداق به آن نپرداخته و لازم به گفتن است اين که درياي وجود علي«سلام الله علیه» در دل شب هم متلاطم مي‌گشت؛ آن هنگام که آن حالت خشيّت براي اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» پيدا مي‌شد و مانند بيد مي‌لرزيد و فرياد مي‌زد و مدهوش مي‌شد.

«ضرار بن ضمره» در پاسخ به درخواست معاويه براي توصيف علي«سلام الله علیه»چنين مي‌گويد:

أَشْهَدُ بِاللَّهِ لَرَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ غَارَتْ نُجُومُهُ مُمَاثِلًا فِي مِحْرَابِهِ قَابِضاً عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم‏[1] وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ كَأَنِّي أَسْمَعُهُ وَ هُوَ يَقُولُ يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَانَ حِينُكِ قَدْ أَبَتُّكِ ثَلَاثاً عُمُرُكِ قَصِيرٌ وَ خَيْرُكِ حَقِيرٌ وَ خَطَرُكِ غَيْرُ كَبِيرٍ آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِيق[2]

و خدا را گواه مي‌گيرم، او را در حالي ديدم که شب پرده‌هاي خود را انداخته بود و ستارگانش پنهان شده بودند. او در محراب خود به پا ايستاده، محاسنش را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مي‌پيچيد و مانند اندوهناکي مي‌گريست. گويا هم‌اکنون مي‌شنوم که مي‌گفت: اى دنيا، اى دنيا، خود را به من پيش‌نهاد مي‌كنى و به من مشتاقى؟ دور است و بسيار دور از من، ديگرى را فريب ده. زمان تو براى من نمي‌رسد، من تو را سه طلاقه كردم. عمر تو كوتاه و خيرت اندك و خطرت بزرگ است. آه آه از اندکي توشه و دوري سفر و وحشت راه!

 

پی نوشت ها:

[1]. در برخی مصادر، «السقيم» ضبط شده به معنای «بيمار».

[2]. کنز الفوائد، ج2، ص161؛ و نيز ر. ک: إرشاد القلوب، ج 2، ص 218؛ مروج ‏الذهب و معادن الجوهر، ج ‏2، ص 421؛ الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ج ‏3، ص 1108